حمید نصیری کارشناس منابع طبیعی
تخریب طبیعت برای سودجویی/ شکلگیری کانونهای فرسایش در شاهرود
حمید نصیری گفت: تخریب پوشش گیاهی و منابع طبیعی برای سود آنی شامل فروش زغال تاغ، چرای دام سبک و سنگین، معادن و ... باعث بروز پدیدههای شومی مانند فرسایش در شاهرود شده است
حمید نصیری گفت: تخریب پوشش گیاهی و منابع طبیعی برای سود آنی شامل فروش زغال تاغ، چرای دام سبک و سنگین، معادن و ... باعث بروز پدیدههای شومی مانند فرسایش در شاهرود شده است.
به گزارش مرآت؛ شاهرود با انواع مختلف فرسایش روبرو است از فرسایش بادی که به خصوص در توران و رضا آباد و طرود و… روز به روز بر متراژ بیابان میافزاید تا مراتعی که در ابر، تاش و شمال شاهرود تخریب میشوند تا برای مقطعی از زمان تولید گوشت یا مواد معدنی به صورت مقطعی صورت گیرد و نام آن را هم توسعه و اشتغال میگذارند.
این در حالی است که هرگز توسعه پایدار به معنای تخریب یک چیز با ارزش برای نفعی زودگذر نیست، اما موضوع توسعه ملعبه دست سودجویان شده تا متأسفانه انفاق را تخریب کنند و فرسایش را تشدید؛ این موضوع اما باعث میشود تا مردم یک منطقه و شهر و شهرستان در نهایت متضرر شوند.
برای بررسی کانونهای فرسایش و دلایل و آثار آن با حمید نصیری کارشناس مسئول منابع طبیعی شهرستان شاهرود به گفتگو نشستیم.
*درباره فرسایش در شاهرود توضیح دهید
انواع فرسایشی که در شاهرود به طور طبیعی با آن رو برو هستیم به واسطه بیابانها فراوان، فرسایش بادی است. بیشتر بادهای سیاه، رایجی، شمالی، فصلی پاییزی و بهاره در شاهرود وجود دارند و چنانچه گستره پوشش گیاهی از بین رفته و یا کم شده باشد طبیعتاً باعث جابجایی دانههای خاک میشود و این خاکها را به سمت شهرها میآورد تا روی تأسیسات ساخته شده توسط انسان نشسته و باعث تخریب شود.
بین طرود و شاهرود منطقهای به نام چاه جام وجود دارد که در واقع پردیس طبیعی است. این منطقه ۱۱ هزار هکتار تاغ یک دست وجود داشت اما متأسفانه چند سالی است که به انگیزههای مختلفی تحت عناوین خاص آن را تخریب و قاچاق میکنند و آسیب به کل اجتماع وارد میشود. با این پوشش گیاهی رو به تخریب با توجه خشکسالیهای پی در پی کاهش بارندگی، جای خالی درختان تاغ و گیاهان بریده شده و از بین رفته چیزی در نخواهد آمد در نتیجه پوشش گیاهی استمرار پیدا نمیکند.
*چه مقدار نظارت بر این موضوع است؟ و این تخریبها چه اثر نامطلوب دیگری دارد؟
مأموران منابع طبیعی شاهرود بیشتر وقت خود را در بیابان دنبال تخریب گران مخصوصاً تاغ هستند، خوشبختانه ادارات دیگر هم همکاری خوبی دارند اما این باید یک فرهنگ شود و این افراد بدانند علاوه بر خسارت آنی که وارد میکنند، باعث ریز گردهای نامناسبی را نیز خواهند شد که خیلی از روستاها و شهرها آسیب خواهند دید. خسارت بعدی کاهش گیاهان در حوزه آب است در اثر از بین رفتن پوشش گیاهی و دخالتهای زیاد انسانی که پیش آمده، وقتی از بالا دست آب باران روان میشود پوشش گیاهی میتواند آن را مانند اسفنج در درون خود ذخیره کند و اگر گیاهی نباشد، فرسایش هم زیاد خواهد بود.
دو خسارت آب و باد معمولاً تأثیر گذاری آنی دارد برای مثال یکباره طوفان و یا بارانی میآید اما سومین خسارت فرسایش به مرور و کم کم دیده میشود و آن هم ریزگردها است. ریز گردها به دلیل اینکه تدریجی دیده میشوند، شاید کمتر به چشم بیایند اما خطر بیشتری دارد. بیشتر خاک سطحی اراضی بیابانی ما در شاهرود شور است لذا این ریز دانهها همراه خود سیلیس را به مزارع، شهرها، کارخانهها و ریههای مردم وارد میسازد.
*چند کانون فرسایش در شاهرود داریم؟
کانونهای خسارت فرسایش متأسفانه تعدد پیدا کرده است. در طرود کمتر کانون فرسایش داشتیم اما اگر تخریب با همین رویه انجام شود متأسفانه طرود هم کانون فرسایش خواهد شد در فاصله ۴۵ کیلومتری بین شاهرود و طرود مرتع داران زیادی تاغ کاری کردند اما افرادی که به خاطر سود آنی دست به تخریب تاغ ها میزنند، نمیگذارند که این رویه تداوم یابد. همانطور که در بالا هم ذکر شد درد ما از این است که این منطقه یک پردیس طبیعی است و سالها است که مردم در آن مرتع داری میکنند و اگر تخریب شود فاجعه حتی برای شهر خواهد بود.
در رابطه با کانونهای فرسایش بادی نیز باید گفت عمده فرسایشها در منطقه رضا آباد است که منابع طبیعی در آنجا بسیار فعال است انواع روشهای بیابان زدایی و جلوگیری از فرسایش خاک کار شده و موفق هم بوده است. رضا آباد در این ۴۰ سال اخیر مورد توجه خوبی قرار گرفته و لذا حجم جابجایی خاک خیلی کمتر از سابق است که یک دلیل آن هم به ساخت سازه و کاشت گونههایی مثل تاغ و… است.
فرسایشهای آبی در نواحی مانند پهنه دشت کویر و مناطق استپی و حتی مناطق جنگلی اتفاق میافتد که بر اساس شدت و مدت زیاد بارندگی مخصوصاً در بهاره و زمستانه صورت میگیرند. البته منابع طبیعی شاهرود برخی کارهای خوبی انجام داده که برای مثال میتوان به عملیات آبخیزداری در ابر، میغان، شاه کوه، سور خان دشت مجن، دهملا و… اشاره کرد. همچنین در کلاته خیج و طرود نیز بیشتر با روشهای مکانیکی و تلفیقی از بیولوژیک (کاشت نهال و آبیاری دستی شبیه سازی باران) و ایجاد بندهای خاکی آبگیری مناسبی صورت گرفته است البته این علاوه بر اینکه جلوی هدر رفت آب را میگیرد طبیعتاً جلوی فرسایش خاک نیز خواهد گرفت.
عملیات مکانیکی در واقع اجازه نمیدهد خاک به مناطق شور دست برود و از دایره طبیعی خاکی که دارای مواد آلی است، خارج نمیشود اما اولویت ما در منابع طبیعی شاهرود، عملیات بیولوژیک است یعنی اگر ما بخواهیم پوشش گیاهی را خوب نگه داریم و این را ارتقا دهیم پوشش گیاهی را تقویت میکنیم.
*برای پوشش گیاهی بومی در شاهرود چه اقداماتی شده است؟
ما در شاهرود سر شاخههای واحد هیدرو بیولوژیک یک رودخانه که معمولاً از ارتفاعات بالا دست با شیب بالاتری مثل مراتع ابر، ابرسج، میقان، شاه کوه، نگار من، مجن، دهملا و مراتع کوهپایهای خار توران و سرحد میامی، مناطق خرگوشی و کوهستانهای طرود و… را داریم که عملیات بیولوژیک تقویت پوشش گیاهی را در این مناطق بیشتر انجام میدهیم زیرا با توجه به کاهش اکولوژی این مناطق با دشواری روبرو شده است. مثلاً در منطقه شاهرود از گونههای پستوکا، برموس انواع آستالوگلوس ها و سپاره مونتانو و… که با محیط تطبیق دارد، استفاده میشود و برای بذر کاری و بذرپاشی در ارتفاعات کویری از گونههایی مثل خریت که از خانواده ساسون است یا سم که از گونه گیاه شور پسند است استفاده میشود.
در این مناطق همچنین گیاهان قره داغ یا آرتی پلکس و قیچ بذرپاشی میشود. ما در دشت کویر طرود منطقهای مابین خرگوشی تا احمد آباد بی ارجمند داریم که رویشگاه طبیعی وَشَر است همچنین چند سال است که بذرپاشی انجام میدهیم و این کار به خوبی هم جواب داده است.
*نتایج آن چیست؟
کاشت و تقویت پوشش گیاهی علاوه بر اینکه باعث جلوگیری از روان شنها و فرسایش خاکی و آبی میشود باعث تولید یا اشتغالزایی هم خواهد شد.
*درباره اعتبارات مقابله با فرسایش خاک در شاهرود توضیح دهید؟
معمولاً اعتباراتی که برای فرسایش است در ذیل اعتبارات بیابان زدایی تعریف میشود تا کشت تاغ به روشهای متفاوت انجام شود. در مناطق کویری یا گونههای سازگار یا سازههایی احداث میشود تا از شنهای روان جلوگیری کند. در منطقه رضا آباد و طرود هر ساله این کار صورت میگیرد.
اعتبارات دیگر ما در بخش آبخیزداری است. در این چند سال اخیر اعتبارات خوبی تخصیص پیدا کرده و در مناطق متفاوت ابر، دهملا، مناطق بالا دست شاهرود، طرود، خار توران و… که هرکدام به نوعی حساسیت بیشتری داشت از این اعتبارات استفاده شده است البته باید گفت اعتبارات آبخیز داری بسیار خوب علی رغم شرایط اعتباراتی که شاهدش هستیم، خوشبختانه نسبت به دیگر اقدامات از اولویت خوبی برخوردار شد.
*در رضا آباد طرحی اجرا شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت
بله، در منطقه رضا آباد حدود ۲۰ سال قبل طرحی در ارتباط با مدیریت بیابان زدایی تصویب شد و با توجه به نقشه و عکسهای هوایی مشاهده شد که هر ۲۰ سال یک بار شنهای روان نزدیک میشود و روستا را تهدید میکند. فعالیت بزرگی در آنجا انجام شده است. دامداران و مرتع داران هم به کمک ما آمدند و سالانه کار بذر گیری و بذرپاشی را خود به خود انجام میدهند. پردیس خوبی در اطراف رضا آباد در مناطقی که باد غالب وارد منطقه میشود، ایجاد شده است و جلوی شنهای روان گرفته میشود.
با همین اقدامات ظاهراً ساده موضوع بیابانزایی در رضا آباد کمتر میشود اما احتیاج است که به همین شکل و با مشارکت مردم این کار انجام شود زیرا مشارکت مردم بومی بسیار مهم است. البته دیواره و سازه بتونی عظیمی که در رضا آباد نصب شد نیز وجود داشت که در بالا توضیح آن را دادیم.
*درباره مشارکت مردم و ارگانهای دیگر چه اقدامی صورت میگیرد؟
جلوگیری از ورود دام و از بین نبردن پوشش گیاهی نیازمند مشارکت مردم است در این خصوص همراهی خوبی مخصوصاً بخشداریها با ما داشتهاند در ارتباط با فرهنگ سازی نیز فرمانداری و جهاد کشاورزی و… نیز برنامههای خود را دارند که با کشت گونههای مقاوم همراه میشود متأسفانه مسئله شترهای سرگردان نیاز دارد تا مدیریت شود چرا که گونهها را از بین میبرند البته در ارتباط با این موضوع جهاد کشاورزی شاهرود با ما همکاری خوبی دارد و توانستهایم از مشاورههای فنی و غیر فنی بهره مند شویم.
یک نکته دیگر را هم باید گفت و آن اینکه در مرتع زَردو یک کانونی از فرسایش بادی و آبی به شکل تلفیقی وجود دارد زیرا باد و آب از کال سیستانی بالا آمده و سیل خیلی عظیمی در برخی از فصلها به وجود میآورد. جالب است که مشاهده کردیم گیاه خِریت که مدتی از بین رفته بود و گیاه بسیار خوش خوراک از خانواده سال شورها است، با قرق منطقه به واسطه سیل و عدم ورود دامها به خصوص شتر، دوباره رشد کرده بود و مرتع داران هم مقداری از آن را توسعه داده بودند این در حالی بود که در اوج خشکسالی هم هستیم. این نشان میدهد که همکاری مرتع داران بومیها و… چقدر مؤثر است.
قرق بسیار خوب جواب میدهد اما مستلزم این است که در کنار آن علوفههای کمکی مورد نیاز دامداران و مرتع داران به آنها داده شود چرا که مرتعی از آنان گرفته میشود و باید جایگزینی به آنان داده شود.
ارسال به دوست