هادی شفیعی/
چند سطری برای تو؛ تویی که روزگاری در روابط عمومی بودی!
هادی شفیعی/ سهراب سپهری را می گویم. خیلی عمرش بدنیا نبود. 1307 بدنیا آمد و 1359 دیده از جهان فروبست. او شاعر معاصر و پر آوازه کاشانی بود که 44 سال پیش در چنین روزی و در همین ایام اردیبهشت ماه رخت رحیل بربست و چشم از جهان گشود.
هادی شفیعی/ سهراب سپهری را می گویم. خیلی عمرش بدنیا نبود. 1307 بدنیا آمد و 1359 دیده از جهان فروبست. او شاعر معاصر و پر آوازه کاشانی بود که 44 سال پیش در چنین روزی و در همین ایام اردیبهشت ماه رخت رحیل بربست و چشم از جهان گشود.
سهراب به فرهنگ مشرقزمین علاقه خاصی داشت و در بازه های مختلف زمانی سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. او مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی روی چوب» را در آنجا فرا گرفت و سپس به فرانسه رفت و در مدرسه هنرهای زیبایی پاریس درس «لیتوگرافی» خواند.
سهراب از آنجایی که هنرمند و دوستدار هنر بود در سال ۱۳۳۷ مدتی در روابط عمومی اداره کل اطلاعات و اخبار وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری مشغول به کار شد. سهراب را روزی سوار بر هواپیمای سمپاش کردند تا به ماموریت ببرند. پرسید کجا می رویم. گفتند می خواهیم پرواز کنیم و از ارتفاع با سمپاشی ملخ ها را از بین ببریم. اما این اقدام آن روز با ذوق ظریف و روح لطیف سهراب سازگاری نداشت و او اصرار کرد که از هواپیما پیاده شود و سرانجام پیاده شد و از این ماموریت حذر کرد.
نگارنده مناسب دید بخاطر در پیش بودن 27 اردیبهشت ماه، روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی چند سطری هم یاد روابط عمومی کند و هم یاد سهراب سپهری. او که روزگاری همکار ما در روابط عمومی وزارت کشاورزی آن روز بود.
یادش گرامی
ارسال به دوست